🔺«مأموریت غیرممکن۶» («مأموریت غیرممکن: سقوط»)
تحلیلی بر فیلم «مأموریت غیرممکن۶»
🔍 چالش شمائل شرارت و خیر، همراستای محو شدن ضد قهرمان، قرار است در یک قرائت از دجال و فرشته، کفهی ترازوی منجی بودن را به سمت انسان مثبت فیلم سنگین گرداند.
✍ حمید خرمی
🔰 اکشن تیپیکال اتمی!
این فیلم یک اکشن تیپیک ناتورالیسم شبهآخرالزمانی است با محوریت سینمای «نجات»، یک قهرمان منجی خالص و فراآمریکایی معرفی میکند و حتی قهرمانی فرامذهبی که برای تمام بشریت منجی است و تهدیدهای جهان اسلام را نیز خنثی می کند!
♦️ این فیلم یک اکشن تیپیک است و بااینکه از وجه رویایی و خیالپردازی فیکشن هم بهره میبرد اما پایبندی به شمائل ژانر اکشن، اثر را از حیث بیان مضمون، متمایز ساخته است. اما نه فقط به خاطر مطرح ساختن «منجی» بلکه گزارههایی مثل «ضعف انسان در برابر تکنولوژی»، «منطق سلاح برتر»، «نجات در لحظه آخر» و «منطق صلح غربی» (تحمل رنج بشر برای ابقای صلح) و...نیز ساختمان این اکشن هیجانی پرخرج را دربرگرفته است و البته برخلاف سریهای قبل، در این سری، چاشنی آخرالزمانی اتمی (پایان دنیا توسط بمبهای پلوتونیم و...) هم به این غذای کاذب سینمایی اضافه شده است!
🔺 فروش قسمت ششم از سری فیلم های اکشن و جاسوسی و پرحادثه «مأموریت غیرممکن» به قدری زیاد بوده که این فیلم نه فقط شروع اکرانی قوی تر از هر ۵ نسخه قبلی داشته بلکه تبدیل به سودسازترین برای کمپانی پارامونت شده و اگر در حد فاصل فیلم های سوم و چهارم شک هایی در مورد ادامه دادن به این پروژه وجود داشت، کریستوفر مک کواری که در تمامی قسمتهای قبلی چه به صورت سناریست و چه در هیأت یکی از تهیهکنندگان حاضر بوده، این بار مثل فیلم پنجم کارگردانی را هم برعهده گرفت و اولین بار است که کارگردان قسمت قبلی، برای اداره پروژه تازه به بخش بعدی هم کوچ میکند.
کریستوفر مک کواری اعتقاد دارد سبب محبوبیت وسیع این سری فیلمها ارتباطی است که بین مردم با تکیه و تأکید بر سرنوشت گره خورده آنان به وجود می آورد. او میگوید: «فیلمهای «مأموریت غیرممکن» آرزوهای شیرین بشری و حرکت به سوی مقصود را به گونهای که در زندگی عادی میسر نیست، به عنوان امری قابل تحقق به نمایش میگذارد. کاراکتر اصلی یعنی اتان هانت با بازی تام کروز یک «ابر انسان» نیست اما به دلیل مجهز بودن به پیشرفتهترین و مدرن ترین ابزار فنی طراحی شده توسط بشر می تواند کارهایی را به انجام برساند که فقط نزد ابر قهرمانان دیدهایم.»
🔻 استدلال مک کواری، دلیل تازه و ویژهای نیست! هالیوود سالهاست که بهواسطه سینما، جذابیت را به معجزهای رویاگونه تبدیل ساخته است. و ماجراهای تام کروز هم همین است که به رغم ۵۶ ساله شدن باز هم مانند ۳۰ سال قبل، اکثر کارهای سخت و فیزیکی و ریسکی این آثار سینمایی را خودش و بدون استفاده از «بدل» انجام میدهد.
حتی ضد قهرمان (آنتاگونیست) با بازی هنری کاویل (سوپرمن سال های اخیر سینما) هم با آن تصویر ضد قهرمانی و شرور –که ممکن است جذاب باشد- در برابر رنگ و لعاب قهرمان (پروتاگونیست) یعنی تام کروز رنگ باخته است. هنری کاویل هم اگرچه رقابتی شانه به شانه با تام کروز دارد و نوعی جدال دائمی بین آنها برقرار است اما تصویر تام کروز، در ذهنها ماندگارتر میشود و بهنوعی با محو شدن ضد قهرمان، قرار است در یک قرائت از دجال و فرشته، کفهی ترازوی منجی بودن به سمت انسان مثبت فیلم سنگین گردد.
(تام کروز) از سری اول ماموریت غیرممکن، سیر تحول خاصی نداشته است و درواقع مانند ماشین اسباببازی نجات، کوک شدهی دست کمیکبوکهای ابرقهرمانی و فیکشنهاست. او برخلاف جیمزباند، عاشق میشود، محبت خانوادگی دارد و به نوعی عناصر ملودرام (حس حب و بغض) را با خود دارد.
♦️ ♦️ نقطه اشتراک تام کروز با شخصیت فیلمهای جیمزباند، این است که هر دو قدیس اگزیستانس معجزهگر هستند و اعتقادی به خدا ندارند و تنها به معبد نقرهای ناتورالیسمی سینما اعتقاد دارند! معبدی که منطقش را خودش با خودش میآورد و قرار است امر محال و باطل را برای مخاطب، اقناع بسازد.
شمائل تام کروز بسیار ساده و رقیق است و به نوعی تلخیص شدهی فیلمهای آخرالزمانی جنگهای بشری است (مانند نوستراداموس تا فیلم آواتار و فیلم دیوان محاسبات و...) و نکتهای که میتوان از این فیلمها بهعنوان نقطه اشتراک بیان کرد، وقوع جنگ در آخرالزمان، دشواری جنگ، تلفات انسانی و در نهایت پیروزی نیروی خیر در آن است.
«هنری کاویل» نیز با شمائل شرارت، همراستای همین فیلمهاست که غالبا با عملیات تروریستی و تبهکاری مقارن میشوند، افراد شرور دراینگونه از آثار منطبق با مسئله «دجال» یا ضد مسیح در ادیان هستند. این تطبیق را زمانی میتوان صادق دانست که فرد شرور قصد تسلط بر جهان را دارد و حجم گستردهای از وقایع ناگوار را باعث میشود.















